Alba Silvente Fuentes یک متخصص توسعه دهنده گوگل است، ما با او در مورد ساخت انسان کدنویسی و جامعه سازی صحبت کردیم.

مونیکا: با چه محصولاتی کار می کنی؟ تمرکز حرفه ای شما چیست و چه ابزارهایی کار روزانه شما را آسان و کارآمد می کنند؟
آلبا: بیشتر کارهای من در قسمت ظاهری در Vue 3 انجام می شود، با وب پک جدید برای اکوسیستم به نام Vite ، با HTML معنایی، Tailwind CSS ، و گاهی اوقات با Nuxt.js - بسته به ویژگی های پروژه. بیشتر اوقات من در حال ایجاد برنامه های وب هستم، اگرچه اخیراً روی ایجاد افزونه های کروم نیز کار کرده ام.
من معمولاً روی قسمت جلویی - اجزای ساختمان - تمرکز می کنم، اما دوست دارم معماری پروژه را نیز در نظر داشته باشم، به ویژه با در نظر گرفتن قابلیت نگهداری، عملکرد و مقیاس پذیری. به همین دلیل است که محتوایی که در انجمن ایجاد میکنم شامل موضوعاتی مانند طراحی اتمی، Jamstack و سیستمهای طراحی میشود—من دوست دارم در مورد معماریهای جدیدی که مورد توجه قرار میگیرند یاد بگیرم.
و اگر ابزارهایی وجود دارد که نمیتوان آنها را در کارهای روزمره من از دست داد، اینها عبارتند از: کد VS که با حساب من برای افزودن برنامههای افزودنی مانند Volar ، Eslint و Prettier هماهنگ شده است. ایده مستندسازی کار من و ایجاد محتوا؛ برنامه های افزودنی کروم مانند Toby، Web Vitals Metrics و Axe. و Fig.io برای ترمینال.
مونیکا: چطور به اینجا رسیدی؟ چه زمانی تصمیم گرفتید روی توسعه وب و فرانت اند تمرکز کنید؟
آلبا: من مهندسی تصویر و صدا در مخابرات خوانده ام، بنابراین هیچ ارتباط مستقیمی با توسعه وب ندارد. در طول تحصیل، اصول کدنویسی با C و C++ را یاد گرفتم. وقتی متوجه شدم که در برنامه نویسی مهارت دارم، تصمیم گرفتم این مسیر را دنبال کنم و عمیق تر در توسعه وب فرو بروم. در طول سال سوم کالج، ما باید یک دوره کارآموزی انجام میدادیم، و از آنجایی که مطمئن نبودم چه کاری میخواهم انجام دهم، یک آژانس وب را انتخاب کردم - در آنجا PHP، HTML، CSS و jQuery به من آموزش داده شد و به عنوان یک توسعهدهنده فول استک کار میکردم.
این باعث شد بفهمم که در واقع توسعه frontend را ترجیح می دهم، من واقعاً کاری را که انجام می دادم دوست داشتم و می خواستم فقط روی آن تمرکز کنم. بنابراین من شروع به یادگیری در مورد فریم ورک های فرانت اند - Vue، React و Angular کردم. من همه آنها را امتحان کردم تا در نهایت عاشق Vue شوم.
مونیکا: به نظر شما چیز بزرگ بعدی برای فناوری های وب چیست؟
آلبا: برای من، چیز بزرگ بعدی تغییراتی است که در مرورگرهایی مانند کروم انجام می شود. روشی که ما در حال بهبود CSS هستیم، استفاده از WebGL و دیگر APIهای جاوا اسکریپت، استانداردهای دسترسی و غیره. ما میتوانیم مانند بازیهای ویدیویی، دنیایی را در داخل یک مرورگر بسازیم، یا بر روی دسترسی به آن برای همه تمرکز کنیم.
آینده بهبود روش استفاده از وب است، به طوری که عملکرد دیگر مشکلی نیست زیرا ما آن را تحت پوشش همه فناوری های نوظهور داریم. و بنابراین ما میتوانیم بر خلق ارزش، دیجیتالی کردن کارهای روزانه و خودکارسازی مواردی که وقتمان را تلف میکنند تمرکز کنیم.
مونیکا: ایده پشت پادکست شما "No me da la vida" چیست؟
آلبا: زمانی که یک تولید کننده محتوا شدم، شروع به نوشتن مقاله به زبان انگلیسی کردم. در آن زمان، من به هلند نقل مکان کردم و فکر کردم که به من کمک می کند تا زبان را به طور حرفه ای یاد بگیرم.
زبان اول من اسپانیایی است، اما در آن زمان به ایجاد چیزی خاص برای جامعه در اسپانیا فکر نمی کردم. این ایده زمانی پدیدار شد که با میزبان مشترکم ملاقات کردم - فکر کردم خوب است که با هم چیزی ایجاد کنیم. بنابراین ما با هم متحد شدیم و تصمیم گرفتیم قالب پادکست را امتحان کنیم.
یک ایده منجر به ایده دیگری شد - ما می خواستیم فضایی ایجاد کنیم که افراد کمتر شناخته شده بتوانند در مورد تجربیات خود در این صنعت صحبت کنند، اما تصمیم گرفتیم روی زنان تمرکز کنیم. همچنین فرصتی برای ما بود تا با متخصصان بزرگی آشنا شویم. به لطف پادکست، با آنها آشنا شدیم و روابط برقرار کردیم.
البته هدف نهایی تبادل دانش و یادگیری از مهمانانمان بود. این به ندرت در مورد قسمت جلویی است. من و میزبان مشترک هر دو توسعه دهندگان فرانت اند هستیم، بنابراین ما از این ایده خوشمان آمد که بتوانیم افرادی را با نقش های دیگر در صنعت فناوری بیاوریم تا درباره خودشان بیشتر به ما بگویند. تا کنون، ما این فرصت را داشته ایم که در مورد هوش مصنوعی، مدیریت محصول و بسیاری موارد دیگر چت کنیم. این جذاب است.
مونیکا: چگونه مخاطبان خود را درگیر می کنید؟
آلبا: سوال جالبی است! در واقع، من خوش شانس هستم که با یک متخصص کار می کنم. میزبان مشترک من، میریام، در حال ایجاد محتوا برای رسانه های اجتماعی است، بنابراین ما این بخش را پوشش داده ایم. ما کلیپهای کوتاه زیادی میگیریم و آنها را در TikTok و Instagram و همچنین در پروفایل LinkedIn خود به اشتراک میگذاریم. ایده این است که مردم را به موضوع علاقه مند کنید - فقط قسمتی از گفتگو را فاش کنید و آنها را تشویق کنید تا بفهمند که چه چیزی در آینده است.
ما همچنین موافقت کردیم که باید از دنبال کنندگان واقعاً درگیر دعوت کنیم - افرادی که ما و کار ما را می شناسند. ما تصمیم گرفتیم یک انجمن در Discord بسازیم تا همه چیز را در یک مکان داشته باشیم، به این ترتیب برای مخاطبان ما راحت تر می شود پادکست را دنبال کنند. همچنین فرصتی برای تعامل و تبادل افکار ایجاد می کند.
ما در حال برنامه ریزی برای سازماندهی جلسات یا رویدادهای برنامه نویسی زنده در Twitch، Discord و موارد دیگر هستیم. این به ما فرصتی می دهد تا در واقع با جامعه خود تعامل داشته باشیم، در زمان واقعی چت کنیم و با هم سرگرم شویم. ما می خواهیم مخاطبان خود را بشناسیم و با پادکست ها، گزینه ها محدود است.
پادکست ما همچنین دارای بخشی به نام "Cuéntame tus Penurias" ("درباره سختیهایت به من بگو") دارد - مهمانها داستانهایی از شکست یا رنجهایشان در مشاغل خود در صنعت فناوری میگویند. داستان ها لزوماً مرتبط با فناوری نیستند، ممکن است به سلامت روان، مسائل حقوقی و غیره بپردازند. مخاطب میتواند ارتباط برقرار کند، اما توصیههایی نیز ارائه میکند یا به یافتن راهحلی برای مشکل کمک میکند. این نوع تعامل مهم است زیرا نشان می دهد که همه ما فقط انسان هستیم.
مونیکا: آیا می بینید که صنعت در حال تغییر و فراگیرتر شدن است؟
آلبا: بهعنوان یک خالق محتوا و وبلاگنویس، با افراد زیادی در جامعه ملاقات کردهام، که بیشتر آنها فراگیر هستند و همیشه در مورد اعمال خود فکر میکنند، اما میتوانم بگویم که در نوعی حباب زندگی میکنم.
افرادی که به پادکست ما گوش میدهند و جامعهای پیرامون آن تشکیل میدهند، بسیار فراگیر و با ذهن باز هستند، اما مسئله این است که من واقعاً آن حلقه را اغلب ترک نمیکنم. نزدیکترین محیط من بسیار دوستانه و فراگیر است. اما از طرف دیگر، فکر می کنم باید از جایی شروع کنیم. ما می توانیم با گروه خاصی از افراد شروع به بهبود برخی چیزها کنیم، و آنها بعداً این خبر را منتشر می کنند.
مونیکا: در ساختن یک جامعه چه چیزی مهم است؟
آلبا: من معتقدم که وجود افراد مناسب برای سازماندهی رویدادها بسیار مهم است. هرگاه در یک جلسه در آمستردام شرکت میکنم، میتوانم احساس کنم که سازماندهندهها آدمهای مرتبط و انسانی هستند - مشکلاتی را پشت سر میگذارند، روش کارشان را بهینه میکنند و آشکارا در مورد آن صحبت میکنند. آنها اعتراف می کنند که قبل از سخنرانی احساس عصبی می کنند، و این باعث می شود که مخاطب در اطراف آنها احساس بهتری داشته باشد.
به عنوان مثال، تماشای آموزشهای آماده شده در یوتیوب همان احساس را به شما نمیدهد. سازندگان آنها اشتباه نمیکنند، مگر اینکه پخش زنده باشد، واکنشهای واقعی آنها را نبینید، آنها فیلمنامههایی برای آن آماده کردهاند.
انجمنها - به عنوان مثال، گروههای توسعهدهنده Google - عالی هستند، زیرا احساس میکنید که میتوانید به صورت زنده شکست بخورید و آنها همچنان شما را دوست خواهند داشت. این شگفتانگیز است که احساس میکنید اطرافیان دقیقاً مثل من هستند و میتوانیم با هم رشد کنیم.

مونیکا: داستان شما به عنوان یک متخصص توسعه دهنده گوگل در زمینه فناوری های وب چیست؟ آیا برنامه را به یک دوست توصیه می کنید؟
آلبا: داستان من به عنوان یک GDE به ابتدای همه گیری، زمانی که من محتوای زیادی تولید می کردم، برمی گردد. من با چند نفر از اعضای جامعه ملاقات کردم، یکی از آنها دبی اوبراین بود، که او همچنین یک GDE و حامی شگفت انگیز زنان در فناوری است. او از کار من قدردانی کرد و مرا تشویق کرد که برای برنامه GDE درخواست بدهم. تنها مشکل - آن زمان من نمی دانستم چیست! من تازه داشتم ماجراجویی خود را با جامعه توسعه دهندگان شروع می کردم. هرگز به ذهنم خطور نکرد که بتوانم به من یک متخصص خطاب کنم.
من توصیه های دبی را دنبال کردم و مجموعه ای از تمام مشارکت هایم ایجاد کردم. روند درخواست واقعاً خوب پیش رفت و من معتقد بودم دانش و تجربه من واقعاً برای جامعه ارزشمند است.
GDE بودن واقعا جالب است. من از جامعه چیزهای زیادی یاد می گیرم! من اکنون اخبار مربوط به برنامه را منتشر کردم و امیدوارم برخی از دوستان و همکارانم به زودی آن را امتحان کنند.
مونیکا: علاوه بر وبلاگ نویسی و پادکست، چه فعالیت هایی در جامعه دارید؟ آیا شما متن باز کار می کنید؟
آلبا: وقتی برای اولین بار درگیر پروژه های متن باز شدم، اسناد بیشتری نسبت به کد واقعی ایجاد کردم. اکنون در حال کار بر روی چند دیگ بخار و پروژه های نمایشی برای فناوری های جدید و آینده، به عنوان مثال، Nuxt 3 هستم. هدف من کمک به افرادی است که میخواهند ساخت اپلیکیشن را سریع شروع کنند—آنها فقط میتوانند از آن کدها استفاده کنند. من هرگز کتابخانهای از خودم ایجاد نکردهام، فقط به آنهایی که وجود دارند کمک میکنم و سعی میکنم آنها را بهبود بخشم.
من همچنین کاملاً درگیر هکاتونها بودم—مسابقههایی که برگزارکنندگان از شما میخواهند یک برنامه بسازید، آن را منبع باز بسازید و مستنداتی را برای آن آماده کنید. اگر هیچکدام از آنها غایب بودند، جایزه را دریافت نمی کنید. و من یکی از آنها را بردم! من یک Potato Mood Generator ایجاد کردم. می توانید همه چیز را در اینجا بخوانید .
همچنین کارگاههایی را میزبانی میکنم که در آن به مردم یاد میدهم چگونه یک وبسایت را از ابتدا با استفاده از فناوریهای Jamstack، یک CMS بدون هد و یک تولیدکننده سایت استاتیک کدنویسی کنند. من واقعاً میزبانی آن کارگاه ها را به ارائه سخنرانی ترجیح می دهم. من عاشق این هستم که ببینم مردم چگونه در حال یادگیری هستند—شما در طول صحبت چنین چیزی را ندارید. پس از سخنرانی، ممکن است بازخوردی دریافت کنید، اما پروژه نهایی شده شخصی را نخواهید دید. من عاشق این هستم که چگونه همه در طول یک کارگاه با هم تایپ می کنند.
مونیکا: و چه چیزی یک کارگاه خوب را می سازد؟
آلبا: شما باید همیشه اصول اولیه را توضیح دهید تا مطمئن شوید که همه متوجه می شوند. من سعی می کنم هر مرحله را با جزئیات توضیح دهم - شرکت کنندگان باید روند را بدانند. من همچنین همیشه یک واژه نامه کوچک از اصطلاحات جدید ایجاد می کنم تا در طول کلاس جستجو شود.
در طول کارگاه، تعیین زمانی برای بررسی و بررسی وضعیت پروژه های مختلف پس از اتمام هر مرحله بسیار مهم است. من شرکت کنندگان را تشویق می کنم که هر چند وقت یکبار سؤال بپرسند.
بنابراین برای جمع بندی، همه چیز در مورد ارتباطات است. سوالات درست بپرسید، سعی کنید توجه مردم را از دست ندهید، فقط در کنار آنها باشید. این بهترین راه برای آموزش چیزهای جدید به کسی است.
،Alba Silvente Fuentes یک متخصص توسعه دهنده گوگل است، ما با او در مورد ساخت انسان کدنویسی و جامعه سازی صحبت کردیم.

مونیکا: با چه محصولاتی کار می کنی؟ تمرکز حرفه ای شما چیست و چه ابزارهایی کار روزانه شما را آسان و کارآمد می کنند؟
آلبا: بیشتر کارهای من در قسمت ظاهری در Vue 3 انجام می شود، با وب پک جدید برای اکوسیستم به نام Vite ، با HTML معنایی، Tailwind CSS ، و گاهی اوقات با Nuxt.js - بسته به ویژگی های پروژه. بیشتر اوقات من در حال ایجاد برنامه های وب هستم، اگرچه اخیراً روی ایجاد افزونه های کروم نیز کار کرده ام.
من معمولاً روی قسمت جلویی - اجزای ساختمان - تمرکز می کنم، اما دوست دارم معماری پروژه را نیز در نظر داشته باشم، به ویژه با در نظر گرفتن قابلیت نگهداری، عملکرد و مقیاس پذیری. به همین دلیل است که محتوایی که در انجمن ایجاد میکنم شامل موضوعاتی مانند طراحی اتمی، Jamstack و سیستمهای طراحی میشود—من دوست دارم در مورد معماریهای جدیدی که مورد توجه قرار میگیرند یاد بگیرم.
و اگر ابزارهایی وجود دارد که نمیتوان آنها را در کارهای روزمره من از دست داد، اینها عبارتند از: کد VS که با حساب من برای افزودن برنامههای افزودنی مانند Volar ، Eslint و Prettier هماهنگ شده است. ایده مستندسازی کار من و ایجاد محتوا؛ برنامه های افزودنی کروم مانند Toby، Web Vitals Metrics و Axe. و Fig.io برای ترمینال.
مونیکا: چطوری به اینجا رسیدی؟ چه زمانی تصمیم گرفتید روی توسعه وب و فرانت اند تمرکز کنید؟
آلبا: من مهندسی تصویر و صدا در مخابرات خوانده ام، بنابراین هیچ ارتباط مستقیمی با توسعه وب ندارد. در طول تحصیل، اصول کدنویسی با C و C++ را یاد گرفتم. وقتی متوجه شدم که در برنامه نویسی مهارت دارم، تصمیم گرفتم این مسیر را دنبال کنم و عمیق تر در توسعه وب فرو بروم. در طول سال سوم کالج، ما باید یک دوره کارآموزی انجام میدادیم، و از آنجایی که مطمئن نبودم چه کاری میخواهم انجام دهم، یک آژانس وب را انتخاب کردم - در آنجا PHP، HTML، CSS و jQuery به من آموزش داده شد و به عنوان یک توسعهدهنده فول استک کار میکردم.
این باعث شد بفهمم که در واقع توسعه frontend را ترجیح می دهم، من واقعاً کاری را که انجام می دادم دوست داشتم و می خواستم فقط روی آن تمرکز کنم. بنابراین من شروع به یادگیری در مورد فریم ورک های فرانت اند - Vue، React و Angular کردم. من همه آنها را امتحان کردم تا در نهایت عاشق Vue شوم.
مونیکا: به نظر شما چیز بزرگ بعدی برای فناوری های وب چیست؟
آلبا: برای من، چیز بزرگ بعدی تغییراتی است که در مرورگرهایی مانند کروم انجام می شود. روشی که ما در حال بهبود CSS هستیم، استفاده از WebGL و دیگر APIهای جاوا اسکریپت، استانداردهای دسترسی و غیره. ما میتوانیم مانند بازیهای ویدیویی، دنیایی را در داخل یک مرورگر بسازیم، یا بر روی دسترسی به آن برای همه تمرکز کنیم.
آینده بهبود روش استفاده از وب است، به طوری که عملکرد دیگر مشکلی نیست زیرا ما آن را تحت پوشش همه فناوری های نوظهور داریم. و بنابراین ما میتوانیم بر خلق ارزش، دیجیتالی کردن کارهای روزانه و خودکارسازی مواردی که وقتمان را تلف میکنند تمرکز کنیم.
مونیکا: ایده پشت پادکست شما "No me da la vida" چیست؟
آلبا: زمانی که یک تولید کننده محتوا شدم، شروع به نوشتن مقاله به زبان انگلیسی کردم. در آن زمان، من به هلند نقل مکان کردم و فکر کردم که به من کمک می کند تا زبان را به طور حرفه ای یاد بگیرم.
زبان اول من اسپانیایی است، اما در آن زمان به ایجاد چیزی خاص برای جامعه در اسپانیا فکر نمی کردم. این ایده زمانی پدیدار شد که با میزبان مشترکم ملاقات کردم - فکر کردم خوب است که با هم چیزی ایجاد کنیم. بنابراین ما با هم متحد شدیم و تصمیم گرفتیم قالب پادکست را امتحان کنیم.
یک ایده منجر به ایده دیگری شد - ما می خواستیم فضایی ایجاد کنیم که افراد کمتر شناخته شده بتوانند در مورد تجربیات خود در این صنعت صحبت کنند، اما تصمیم گرفتیم روی زنان تمرکز کنیم. همچنین فرصتی برای ما بود تا با متخصصان بزرگی آشنا شویم. به لطف پادکست، با آنها آشنا شدیم و روابط برقرار کردیم.
البته هدف نهایی تبادل دانش و یادگیری از مهمانانمان بود. این به ندرت در مورد قسمت جلویی است. من و میزبان مشترک هر دو توسعه دهندگان فرانت اند هستیم، بنابراین ما از این ایده خوشمان آمد که بتوانیم افرادی را با نقش های دیگر در صنعت فناوری بیاوریم تا درباره خودشان بیشتر به ما بگویند. تا کنون، ما این فرصت را داشته ایم که در مورد هوش مصنوعی، مدیریت محصول و بسیاری موارد دیگر چت کنیم. این جذاب است.
مونیکا: چگونه مخاطبان خود را درگیر می کنید؟
آلبا: سوال جالبی است! در واقع، من خوش شانس هستم که با یک متخصص کار می کنم. میزبان مشترک من، میریام، در حال ایجاد محتوا برای رسانه های اجتماعی است، بنابراین ما این بخش را پوشش داده ایم. ما کلیپهای کوتاه زیادی میگیریم و آنها را در TikTok و Instagram و همچنین در پروفایل LinkedIn خود به اشتراک میگذاریم. ایده این است که مردم را به موضوع علاقه مند کنید - فقط قسمتی از گفتگو را فاش کنید و آنها را تشویق کنید تا بفهمند که چه چیزی در آینده است.
ما همچنین موافقت کردیم که باید از دنبال کنندگان واقعاً درگیر دعوت کنیم - افرادی که ما و کار ما را می شناسند. ما تصمیم گرفتیم یک انجمن در Discord بسازیم تا همه چیز را در یک مکان داشته باشیم، به این ترتیب برای مخاطبان ما راحت تر می شود پادکست را دنبال کنند. همچنین فرصتی برای تعامل و تبادل افکار ایجاد می کند.
ما در حال برنامه ریزی برای سازماندهی جلسات یا رویدادهای برنامه نویسی زنده در Twitch، Discord و موارد دیگر هستیم. این به ما فرصتی می دهد تا در واقع با جامعه خود تعامل داشته باشیم، در زمان واقعی چت کنیم و با هم سرگرم شویم. ما می خواهیم مخاطبان خود را بشناسیم و با پادکست ها، گزینه ها محدود است.
پادکست ما همچنین دارای بخشی به نام "Cuéntame tus Penurias" ("درباره سختیهایت به من بگو") دارد - مهمانها داستانهایی از شکست یا رنجهایشان در مشاغل خود در صنعت فناوری میگویند. داستان ها لزوماً مرتبط با فناوری نیستند، ممکن است به سلامت روان، مسائل حقوقی و غیره بپردازند. مخاطب میتواند ارتباط برقرار کند، اما توصیههایی نیز ارائه میکند یا به یافتن راهحلی برای مشکل کمک میکند. این نوع تعامل مهم است زیرا نشان می دهد که همه ما فقط انسان هستیم.
مونیکا: آیا می بینید که صنعت در حال تغییر و فراگیرتر شدن است؟
آلبا: بهعنوان یک خالق محتوا و وبلاگنویس، با افراد زیادی در جامعه ملاقات کردهام، که بیشتر آنها فراگیر هستند و همیشه در مورد اعمال خود فکر میکنند، اما میتوانم بگویم که در نوعی حباب زندگی میکنم.
افرادی که به پادکست ما گوش میدهند و جامعهای پیرامون آن تشکیل میدهند، بسیار فراگیر و با ذهن باز هستند، اما مسئله این است که من واقعاً آن حلقه را اغلب ترک نمیکنم. نزدیکترین محیط من بسیار دوستانه و فراگیر است. اما از طرف دیگر، فکر می کنم باید از جایی شروع کنیم. ما می توانیم با گروه خاصی از افراد شروع به بهبود برخی چیزها کنیم، و آنها بعداً این خبر را منتشر می کنند.
مونیکا: در ساختن یک جامعه چه چیزی مهم است؟
آلبا: من معتقدم که وجود افراد مناسب برای سازماندهی رویدادها بسیار مهم است. هرگاه در یک جلسه در آمستردام شرکت میکنم، میتوانم احساس کنم که سازماندهندهها آدمهای مرتبط و انسانی هستند - مشکلاتی را پشت سر میگذارند، روش کارشان را بهینه میکنند و آشکارا در مورد آن صحبت میکنند. آنها اعتراف می کنند که قبل از سخنرانی احساس عصبی می کنند، و این باعث می شود که مخاطب در اطراف آنها احساس بهتری داشته باشد.
به عنوان مثال، تماشای آموزشهای آماده شده در یوتیوب همان احساس را به شما نمیدهد. سازندگان آنها اشتباه نمیکنند، مگر اینکه پخش زنده باشد، واکنشهای واقعی آنها را نبینید، آنها فیلمنامههایی برای آن آماده کردهاند.
انجمنها - به عنوان مثال، گروههای توسعهدهنده Google - عالی هستند، زیرا احساس میکنید که میتوانید به صورت زنده شکست بخورید و آنها همچنان شما را دوست خواهند داشت. این شگفتانگیز است که احساس میکنید اطرافیان دقیقاً مثل من هستند و میتوانیم با هم رشد کنیم.

مونیکا: داستان شما به عنوان یک متخصص توسعه دهنده گوگل در زمینه فناوری های وب چیست؟ آیا برنامه را به یک دوست توصیه می کنید؟
آلبا: داستان من به عنوان یک GDE به ابتدای همه گیری، زمانی که من محتوای زیادی تولید می کردم، برمی گردد. من با چند نفر از اعضای جامعه ملاقات کردم، یکی از آنها دبی اوبراین بود، که او همچنین یک GDE و حامی شگفت انگیز زنان در فناوری است. او از کار من قدردانی کرد و مرا تشویق کرد که برای برنامه GDE درخواست بدهم. تنها مشکل - آن زمان من نمی دانستم چیست! من تازه داشتم ماجراجویی خود را با جامعه توسعه دهندگان شروع می کردم. هرگز به ذهنم خطور نکرد که بتوانم به من یک متخصص خطاب کنم.
من توصیه های دبی را دنبال کردم و مجموعه ای از تمام مشارکت هایم ایجاد کردم. روند درخواست واقعاً خوب پیش رفت و من معتقد بودم دانش و تجربه من واقعاً برای جامعه ارزشمند است.
GDE بودن واقعا جالب است. من از جامعه چیزهای زیادی یاد می گیرم! من اکنون اخبار مربوط به برنامه را منتشر کردم و امیدوارم برخی از دوستان و همکارانم به زودی آن را امتحان کنند.
مونیکا: علاوه بر وبلاگ نویسی و پادکست، چه فعالیت هایی در جامعه دارید؟ آیا شما متن باز کار می کنید؟
آلبا: وقتی برای اولین بار درگیر پروژه های متن باز شدم، اسناد بیشتری نسبت به کد واقعی ایجاد کردم. اکنون در حال کار بر روی چند دیگ بخار و پروژه های نمایشی برای فناوری های جدید و آینده، به عنوان مثال، Nuxt 3 هستم. هدف من کمک به افرادی است که میخواهند ساخت اپلیکیشن را سریع شروع کنند—آنها فقط میتوانند از آن کدها استفاده کنند. من هرگز کتابخانهای از خودم ایجاد نکردهام، فقط به آنهایی که وجود دارند کمک میکنم و سعی میکنم آنها را بهبود بخشم.
من همچنین کاملاً درگیر هکاتونها بودم—مسابقههایی که برگزارکنندگان از شما میخواهند یک برنامه بسازید، آن را منبع باز بسازید و مستنداتی را برای آن آماده کنید. اگر هیچکدام از آنها غایب بودند، جایزه را دریافت نمی کنید. و من یکی از آنها را بردم! من یک Potato Mood Generator ایجاد کردم. می توانید همه چیز را در اینجا بخوانید .
همچنین کارگاههایی را میزبانی میکنم که در آن به مردم یاد میدهم چگونه یک وبسایت را از ابتدا با استفاده از فناوریهای Jamstack، یک CMS بدون هد و یک تولیدکننده سایت استاتیک کدنویسی کنند. من واقعاً میزبانی آن کارگاه ها را به ارائه سخنرانی ترجیح می دهم. من عاشق این هستم که ببینم مردم چگونه در حال یادگیری هستند—شما در طول صحبت چنین چیزی را ندارید. پس از سخنرانی، ممکن است بازخوردی دریافت کنید، اما پروژه نهایی شده شخصی را نخواهید دید. من عاشق این هستم که چگونه همه در طول یک کارگاه با هم تایپ می کنند.
مونیکا: و چه چیزی یک کارگاه خوب را می سازد؟
آلبا: شما باید همیشه اصول اولیه را توضیح دهید تا مطمئن شوید که همه متوجه می شوند. من سعی می کنم هر مرحله را با جزئیات توضیح دهم - شرکت کنندگان باید روند را بدانند. من همچنین همیشه یک واژه نامه کوچک از اصطلاحات جدید ایجاد می کنم تا در طول کلاس جستجو شود.
در طول کارگاه، تعیین زمانی برای بررسی و بررسی وضعیت پروژه های مختلف پس از اتمام هر مرحله بسیار مهم است. من شرکت کنندگان را تشویق می کنم که هر چند وقت یکبار سؤال بپرسند.
بنابراین برای جمع بندی، همه چیز در مورد ارتباطات است. سوالات درست بپرسید، سعی کنید توجه مردم را از دست ندهید، فقط در کنار آنها باشید. این بهترین راه برای آموزش چیزهای جدید به کسی است.
،Alba Silvente Fuentes یک متخصص توسعه دهنده گوگل است، ما با او در مورد ساخت انسان کدنویسی و جامعه سازی صحبت کردیم.

مونیکا: با چه محصولاتی کار می کنی؟ تمرکز حرفه ای شما چیست و چه ابزارهایی کار روزانه شما را آسان و کارآمد می کنند؟
آلبا: بیشتر کارهای من در قسمت ظاهری در Vue 3 انجام می شود، با وب پک جدید برای اکوسیستم به نام Vite ، با HTML معنایی، Tailwind CSS ، و گاهی اوقات با Nuxt.js - بسته به ویژگی های پروژه. بیشتر اوقات من در حال ایجاد برنامه های وب هستم، اگرچه اخیراً روی ایجاد افزونه های کروم نیز کار کرده ام.
من معمولاً روی قسمت جلویی - اجزای ساختمان - تمرکز می کنم، اما دوست دارم معماری پروژه را نیز در نظر داشته باشم، به ویژه با در نظر گرفتن قابلیت نگهداری، عملکرد و مقیاس پذیری. به همین دلیل است که محتوایی که در انجمن ایجاد میکنم شامل موضوعاتی مانند طراحی اتمی، Jamstack و سیستمهای طراحی میشود—من دوست دارم در مورد معماریهای جدیدی که مورد توجه قرار میگیرند یاد بگیرم.
و اگر ابزارهایی وجود دارد که نمیتوان آنها را در کارهای روزمره من از دست داد، اینها عبارتند از: کد VS که با حساب من برای افزودن برنامههای افزودنی مانند Volar ، Eslint و Prettier هماهنگ شده است. ایده مستندسازی کار من و ایجاد محتوا؛ برنامه های افزودنی کروم مانند Toby، Web Vitals Metrics و Axe. و Fig.io برای ترمینال.
مونیکا: چطوری به اینجا رسیدی؟ چه زمانی تصمیم گرفتید روی توسعه وب و فرانت اند تمرکز کنید؟
آلبا: من مهندسی تصویر و صدا در مخابرات خوانده ام، بنابراین هیچ ارتباط مستقیمی با توسعه وب ندارد. در طول تحصیل، اصول کدنویسی با C و C++ را یاد گرفتم. وقتی متوجه شدم که در برنامه نویسی مهارت دارم، تصمیم گرفتم این مسیر را دنبال کنم و عمیق تر در توسعه وب فرو بروم. در طول سال سوم کالج، ما باید یک دوره کارآموزی انجام میدادیم، و از آنجایی که مطمئن نبودم چه کاری میخواهم انجام دهم، یک آژانس وب را انتخاب کردم - در آنجا PHP، HTML، CSS و jQuery به من آموزش داده شد و به عنوان یک توسعهدهنده فول استک کار میکردم.
این باعث شد بفهمم که در واقع توسعه frontend را ترجیح می دهم، من واقعاً کاری را که انجام می دادم دوست داشتم و می خواستم فقط روی آن تمرکز کنم. بنابراین من شروع به یادگیری در مورد فریم ورک های فرانت اند - Vue، React و Angular کردم. من همه آنها را امتحان کردم تا در نهایت عاشق Vue شوم.
مونیکا: به نظر شما چیز بزرگ بعدی برای فناوری های وب چیست؟
آلبا: برای من، چیز بزرگ بعدی تغییراتی است که در مرورگرهایی مانند کروم انجام می شود. روشی که ما در حال بهبود CSS هستیم، استفاده از WebGL و دیگر APIهای جاوا اسکریپت، استانداردهای دسترسی و غیره. ما میتوانیم مانند بازیهای ویدیویی، دنیایی را در داخل یک مرورگر بسازیم، یا بر روی دسترسی به آن برای همه تمرکز کنیم.
آینده بهبود روش استفاده از وب است، به طوری که عملکرد دیگر مشکلی نیست زیرا ما آن را تحت پوشش همه فناوری های نوظهور داریم. و بنابراین ما میتوانیم بر خلق ارزش، دیجیتالی کردن کارهای روزانه و خودکارسازی مواردی که وقتمان را تلف میکنند تمرکز کنیم.
مونیکا: ایده پشت پادکست شما "No me da la vida" چیست؟
آلبا: زمانی که یک تولید کننده محتوا شدم، شروع به نوشتن مقاله به زبان انگلیسی کردم. در آن زمان، من به هلند نقل مکان کردم و فکر کردم که به من کمک می کند تا زبان را به طور حرفه ای یاد بگیرم.
زبان اول من اسپانیایی است، اما در آن زمان به ایجاد چیزی خاص برای جامعه در اسپانیا فکر نمی کردم. این ایده زمانی پدیدار شد که با میزبان مشترکم ملاقات کردم - فکر کردم خوب است که با هم چیزی ایجاد کنیم. بنابراین ما با هم متحد شدیم و تصمیم گرفتیم قالب پادکست را امتحان کنیم.
یک ایده منجر به ایده دیگری شد - ما می خواستیم فضایی ایجاد کنیم که افراد کمتر شناخته شده بتوانند در مورد تجربیات خود در این صنعت صحبت کنند، اما تصمیم گرفتیم روی زنان تمرکز کنیم. همچنین فرصتی برای ما بود تا با متخصصان بزرگی آشنا شویم. به لطف پادکست، با آنها آشنا شدیم و روابط برقرار کردیم.
البته هدف نهایی تبادل دانش و یادگیری از مهمانانمان بود. این به ندرت در مورد قسمت جلویی است. من و میزبان مشترک هر دو توسعه دهندگان فرانت اند هستیم، بنابراین ما از این ایده خوشمان آمد که بتوانیم افرادی را با نقش های دیگر در صنعت فناوری بیاوریم تا درباره خودشان بیشتر به ما بگویند. تا کنون، ما این فرصت را داشته ایم که در مورد هوش مصنوعی، مدیریت محصول و بسیاری موارد دیگر چت کنیم. این جذاب است.
مونیکا: چگونه مخاطبان خود را درگیر می کنید؟
آلبا: سوال جالبی است! در واقع، من خوش شانس هستم که با یک متخصص کار می کنم. میزبان مشترک من، میریام، در حال ایجاد محتوا برای رسانه های اجتماعی است، بنابراین ما این بخش را پوشش داده ایم. ما کلیپهای کوتاه زیادی میگیریم و آنها را در TikTok و Instagram و همچنین در پروفایل LinkedIn خود به اشتراک میگذاریم. ایده این است که مردم را به موضوع علاقه مند کنید - فقط قسمتی از گفتگو را فاش کنید و آنها را تشویق کنید تا بفهمند که چه چیزی در آینده است.
ما همچنین موافقت کردیم که باید از دنبال کنندگان واقعاً درگیر دعوت کنیم - افرادی که ما و کار ما را می شناسند. ما تصمیم گرفتیم یک انجمن در Discord بسازیم تا همه چیز را در یک مکان داشته باشیم، به این ترتیب برای مخاطبان ما راحت تر می شود پادکست را دنبال کنند. همچنین فرصتی برای تعامل و تبادل افکار ایجاد می کند.
ما در حال برنامه ریزی برای سازماندهی جلسات یا رویدادهای برنامه نویسی زنده در Twitch، Discord و موارد دیگر هستیم. این به ما فرصتی می دهد تا در واقع با جامعه خود تعامل داشته باشیم، در زمان واقعی چت کنیم و با هم سرگرم شویم. ما می خواهیم مخاطبان خود را بشناسیم و با پادکست ها، گزینه ها محدود است.
پادکست ما همچنین دارای بخشی به نام "Cuéntame tus Penurias" ("درباره سختیهایت به من بگو") دارد - مهمانها داستانهایی از شکست یا رنجهایشان در مشاغل خود در صنعت فناوری میگویند. داستان ها لزوماً مرتبط با فناوری نیستند، ممکن است به سلامت روان، مسائل حقوقی و غیره بپردازند. مخاطب میتواند ارتباط برقرار کند، اما توصیههایی نیز ارائه میکند یا به یافتن راهحلی برای مشکل کمک میکند. این نوع تعامل مهم است زیرا نشان می دهد که همه ما فقط انسان هستیم.
مونیکا: آیا می بینید که صنعت در حال تغییر و فراگیرتر شدن است؟
آلبا: بهعنوان یک خالق محتوا و وبلاگنویس، با افراد زیادی در جامعه ملاقات کردهام، که بیشتر آنها فراگیر هستند و همیشه در مورد اعمال خود فکر میکنند، اما میتوانم بگویم که در نوعی حباب زندگی میکنم.
افرادی که به پادکست ما گوش میدهند و جامعهای پیرامون آن تشکیل میدهند، بسیار فراگیر و با ذهن باز هستند، اما مسئله این است که من واقعاً آن حلقه را اغلب ترک نمیکنم. نزدیکترین محیط من بسیار دوستانه و فراگیر است. اما از طرف دیگر، فکر می کنم باید از جایی شروع کنیم. ما می توانیم با گروه خاصی از افراد شروع به بهبود برخی چیزها کنیم، و آنها بعداً این خبر را منتشر می کنند.
مونیکا: در ساختن یک جامعه چه چیزی مهم است؟
آلبا: من معتقدم که وجود افراد مناسب برای سازماندهی رویدادها بسیار مهم است. هرگاه در یک جلسه در آمستردام شرکت میکنم، میتوانم احساس کنم که سازماندهندهها آدمهای مرتبط و انسانی هستند - مشکلاتی را پشت سر میگذارند، روش کارشان را بهینه میکنند و آشکارا در مورد آن صحبت میکنند. آنها اعتراف می کنند که قبل از سخنرانی احساس عصبی می کنند، و این باعث می شود که مخاطب در اطراف آنها احساس بهتری داشته باشد.
به عنوان مثال، تماشای آموزشهای آماده شده در یوتیوب همان احساس را به شما نمیدهد. سازندگان آنها اشتباه نمیکنند، مگر اینکه پخش زنده باشد، واکنشهای واقعی آنها را نبینید، آنها فیلمنامههایی برای آن آماده کردهاند.
انجمنها - به عنوان مثال، گروههای توسعهدهنده Google - عالی هستند، زیرا احساس میکنید که میتوانید به صورت زنده شکست بخورید و آنها همچنان شما را دوست خواهند داشت. این شگفتانگیز است که احساس میکنید اطرافیان دقیقاً مثل من هستند و میتوانیم با هم رشد کنیم.

مونیکا: داستان شما به عنوان یک متخصص توسعه دهنده گوگل در زمینه فناوری های وب چیست؟ آیا برنامه را به یک دوست توصیه می کنید؟
آلبا: داستان من به عنوان یک GDE به ابتدای همه گیری، زمانی که من محتوای زیادی تولید می کردم، برمی گردد. من با چند نفر از اعضای جامعه ملاقات کردم، یکی از آنها دبی اوبراین بود، که او همچنین یک GDE و حامی شگفت انگیز زنان در فناوری است. او از کار من قدردانی کرد و مرا تشویق کرد که برای برنامه GDE درخواست بدهم. تنها مشکل - آن زمان من نمی دانستم چیست! من تازه داشتم ماجراجویی خود را با جامعه توسعه دهندگان شروع می کردم. هرگز به ذهنم خطور نکرد که بتوانم به من یک متخصص خطاب کنم.
من توصیه های دبی را دنبال کردم و مجموعه ای از تمام مشارکت هایم ایجاد کردم. روند درخواست واقعاً خوب پیش رفت و من معتقد بودم دانش و تجربه من واقعاً برای جامعه ارزشمند است.
GDE بودن واقعا جالب است. من از جامعه چیزهای زیادی یاد می گیرم! من اکنون اخبار مربوط به برنامه را منتشر کردم و امیدوارم برخی از دوستان و همکارانم به زودی آن را امتحان کنند.
مونیکا: علاوه بر وبلاگ نویسی و پادکست، چه فعالیت هایی در جامعه دارید؟ آیا شما متن باز کار می کنید؟
آلبا: وقتی برای اولین بار درگیر پروژه های متن باز شدم، اسناد بیشتری نسبت به کد واقعی ایجاد کردم. اکنون در حال کار بر روی چند دیگ بخار و پروژه های نمایشی برای فناوری های جدید و آینده، به عنوان مثال، Nuxt 3 هستم. هدف من کمک به افرادی است که میخواهند ساخت اپلیکیشن را سریع شروع کنند—آنها فقط میتوانند از آن کدها استفاده کنند. من هرگز کتابخانهای از خودم ایجاد نکردهام، فقط به آنهایی که وجود دارند کمک میکنم و سعی میکنم آنها را بهبود بخشم.
من همچنین کاملاً درگیر هکاتونها بودم—مسابقههایی که برگزارکنندگان از شما میخواهند یک برنامه بسازید، آن را منبع باز بسازید و مستنداتی را برای آن آماده کنید. اگر هیچکدام از آنها غایب بودند، جایزه را دریافت نمی کنید. و من یکی از آنها را بردم! من یک Potato Mood Generator ایجاد کردم. می توانید همه چیز را در اینجا بخوانید .
همچنین کارگاههایی را میزبانی میکنم که در آن به مردم یاد میدهم چگونه یک وبسایت را از ابتدا با استفاده از فناوریهای Jamstack، یک CMS بدون هد و یک تولیدکننده سایت استاتیک کدنویسی کنند. من واقعاً میزبانی آن کارگاه ها را به ارائه سخنرانی ترجیح می دهم. من عاشق این هستم که ببینم مردم چگونه در حال یادگیری هستند—شما در طول صحبت چنین چیزی را ندارید. پس از سخنرانی، ممکن است بازخوردی دریافت کنید، اما پروژه نهایی شده شخصی را نخواهید دید. من عاشق این هستم که چگونه همه در طول یک کارگاه با هم تایپ می کنند.
مونیکا: و چه چیزی یک کارگاه خوب را می سازد؟
آلبا: شما باید همیشه اصول اولیه را توضیح دهید تا مطمئن شوید که همه متوجه می شوند. من سعی می کنم هر مرحله را با جزئیات توضیح دهم - شرکت کنندگان باید روند را بدانند. من همچنین همیشه یک واژه نامه کوچک از اصطلاحات جدید ایجاد می کنم تا در طول کلاس جستجو شود.
در طول کارگاه، تعیین زمانی برای بررسی و بررسی وضعیت پروژه های مختلف پس از اتمام هر مرحله بسیار مهم است. من شرکت کنندگان را تشویق می کنم که هر چند وقت یکبار سؤال بپرسند.
بنابراین برای جمع بندی، همه چیز در مورد ارتباطات است. سوالات درست بپرسید، سعی کنید توجه مردم را از دست ندهید، فقط در کنار آنها باشید. این بهترین راه برای آموزش چیزهای جدید به کسی است.
،Alba Silvente Fuentes یک متخصص توسعه دهنده گوگل است، ما با او در مورد ساخت انسان کدنویسی و جامعه سازی صحبت کردیم.

مونیکا: با چه محصولاتی کار می کنی؟ تمرکز حرفه ای شما چیست و چه ابزارهایی کار روزانه شما را آسان و کارآمد می کنند؟
آلبا: بیشتر کارهای من در قسمت ظاهری در Vue 3 انجام می شود، با وب پک جدید برای اکوسیستم به نام Vite ، با HTML معنایی، Tailwind CSS ، و گاهی اوقات با Nuxt.js - بسته به ویژگی های پروژه. بیشتر اوقات من در حال ایجاد برنامه های وب هستم، اگرچه اخیراً روی ایجاد افزونه های کروم نیز کار کرده ام.
من معمولاً روی قسمت جلویی - اجزای ساختمان - تمرکز می کنم، اما دوست دارم معماری پروژه را نیز در نظر داشته باشم، به ویژه با در نظر گرفتن قابلیت نگهداری، عملکرد و مقیاس پذیری. به همین دلیل است که محتوایی که در انجمن ایجاد میکنم شامل موضوعاتی مانند طراحی اتمی، Jamstack و سیستمهای طراحی میشود—من دوست دارم در مورد معماریهای جدیدی که مورد توجه قرار میگیرند یاد بگیرم.
و اگر ابزارهایی وجود دارد که در روز من نمی توان از دست داد ، اینها عبارتند از: کد VS با حساب من هماهنگ شده است تا پسوندهایی مانند Volar ، Eslint و Prettier اضافه شود. مفهوم مستند کردن کار من و برای ایجاد محتوا. پسوندهای Chrome مانند توبی ، معیارهای وب ویتامان و AX ؛ و fig.io برای ترمینال.
مونیکا: چگونه به اینجا رسیدید؟ چه زمانی تصمیم گرفتید روی توسعه وب و جبهه تمرکز کنید؟
آلبا: من مهندسی تصویر و صدا را در ارتباطات از راه دور مطالعه کردم ، بنابراین هیچ چیز به طور مستقیم با توسعه وب مرتبط نیست. در طول تحصیلاتم ، اصول اولیه برنامه نویسی را با C و C ++ آموختم. وقتی فهمیدم که برای برنامه نویسی دست و پنجه نرم کرده ام ، تصمیم گرفتم آن مسیر را دنبال کنم و عمیق تر به توسعه وب شیرجه بزنم. در سال سوم دانشکده من ، ما ملزم به انجام کارآموزی شدیم ، و از آنجا که من مطمئن نبودم که چه کاری می خواهم انجام دهم ، یک آژانس وب را انتخاب کردم-به من آموزش داده شد PHP ، HTML ، CSS و JQuery ، به عنوان یک توسعه دهنده تمام پشته کار کردم.
این باعث شد من متوجه شوم که من واقعاً توسعه جبهه را ترجیح می دهم ، من واقعاً کاری را که انجام می دادم دوست داشتم و می خواستم فقط روی آن تمرکز کنم. بنابراین من شروع به یادگیری در مورد چارچوب های Frontend - Vue ، React و Angular کردم. من همه آنها را امتحان کردم تا سرانجام عاشق VUE شوند.
مونیکا: فکر می کنید چیز بزرگ بعدی برای فن آوری های وب چیست؟
آلبا: برای من ، نکته مهم بعدی در مورد تغییراتی است که با مرورگرهایی مانند Chrome انجام می شود. روشی که ما در حال بهبود CSS ، استفاده از WebGL و سایر API های JavaScript ، استانداردهای دسترسی و غیره هستیم. ما می توانیم دنیایی را در داخل یک مرورگر ، دقیقاً مانند بازی های ویدیویی ایجاد کنیم ، یا تمرکز خود را برای دسترسی به همه برای همه داشته باشیم.
آینده این است که نحوه استفاده از وب را بهبود بخشیم ، به طوری که عملکرد دیگر مشکلی نیست زیرا ما آن را تحت پوشش همه فن آوری های نوظهور قرار می دهیم. و بنابراین ما می توانیم بر ایجاد ارزش ، دیجیتالی کردن وظایف روزانه خود و خودکار کردن آنچه که وقت ما را هدر می دهد ، تمرکز کنیم.
مونیکا: ایده پشت پادکست شما "نه من دا لا ویدا" چیست؟
آلبا: وقتی من خالق محتوا شدم ، شروع به نوشتن مقاله به زبان انگلیسی کردم. در آن زمان ، من به هلند نقل مکان کردم و فکر کردم این به من کمک می کند تا زبان را برای استفاده حرفه ای از آن یاد بگیرم.
زبان اول من اسپانیایی است ، اما در آن زمان من در مورد ایجاد چیزی خاص برای جامعه در اسپانیا فکر نمی کردم. این ایده هنگامی ظاهر شد که من با هم میزبان خود آشنا شدم-فکر کردم خوب است که با هم چیزی ایجاد کنیم. بنابراین ما به نیروها پیوستیم و تصمیم گرفتیم قالب پادکست را امتحان کنیم.
یک ایده به دیگری منجر شد-ما می خواستیم فضایی را ایجاد کنیم که افراد کمتر شناخته شده بتوانند در مورد تجربیات خود در صنعت صحبت کنند ، اما تصمیم گرفتند روی زنان تمرکز کنیم. همچنین فرصتی برای ما بود که با متخصصان عالی ملاقات کنیم. با تشکر از پادکست ، ما با آنها آشنا شدیم و روابط برقرار کردیم.
البته هدف نهایی تبادل دانش و یادگیری از میهمانان ما بود. این به ندرت در مورد جبهه است. من و هم میزبان هر دو توسعه دهنده جبهه هستیم ، بنابراین ما دوست داشتیم که بتوانیم افراد را با نقش های دیگر در صنعت فناوری وارد کنیم تا در مورد خودشان بیشتر بگوییم. تاکنون فرصتی برای گپ زدن در مورد هوش مصنوعی ، مدیریت محصول و موارد دیگر داشته ایم. این جذاب است.
مونیکا: چگونه مخاطبان خود را درگیر می کنید؟
آلبا: این یک سوال جالب است! در واقع ، من خوش شانس هستم که با یک متخصص کار می کنم. هم میزبان من ، میریام ، در حال ایجاد محتوا برای رسانه های اجتماعی است ، بنابراین ما این قسمت را تحت پوشش قرار داده ایم. ما بسیاری از کلیپ های کوتاه را شلیک می کنیم و آنها را در Tiktok و اینستاگرام ، بلکه در پروفایل LinkedIn خود به اشتراک می گذاریم. ایده این است که افراد را به این موضوع علاقه مند کنید - فقط کمی از مکالمه را آشکار کنید و آنها را ترغیب کنید تا دریابند که بعدی است.
ما همچنین توافق کردیم که باید پیروان واقعاً درگیر - افرادی را که ما و کار ما را می شناسند دعوت کنیم. ما تصمیم گرفتیم تا جامعه ای را در Discord بسازیم تا همه چیز را در یک مکان داشته باشیم ، به این ترتیب پیروی از پادکست برای مخاطبان ما آسان تر است. همچنین فرصتی برای تعامل و تبادل افکار ایجاد می کند.
ما قصد داریم جلسات برنامه نویسی زنده یا رویدادها را در Twitch ، Discord و مواردی از این دست سازماندهی کنیم. این به ما فرصتی می دهد تا در واقع با جامعه خود ارتباط برقرار کنیم ، در زمان واقعی گپ بزنیم و با هم سرگرم شویم. ما می خواهیم با مخاطبان خود آشنا شویم و با پادکست ها ، گزینه ها محدود هستند.
پادکست ما همچنین دارای بخشی به نام "Cuéntame tus penurias" ("در مورد سختی های خود را به من بگویید") - میهمانان داستانهایی راجع به چگونگی شکست یا رنج در مشاغل خود در صنعت فناوری می گویند. داستان ها لزوماً مربوط به فناوری نیستند ، ممکن است با سلامت روان ، مسائل حقوقی و غیره مقابله کنند. مخاطب می تواند ارتباط برقرار کند ، اما همچنین توصیه هایی را ارائه می دهد یا به یافتن راه حل مشکل کمک می کند. این نوع درگیری مهم است زیرا نشان می دهد که همه ما فقط انسان هستیم.
مونیکا: آیا می بینید صنعت در حال تغییر است و فراگیرتر می شود؟
آلبا: من به عنوان یک خالق محتوا و وبلاگ نویس با افراد زیادی در جامعه آشنا شده ام که بیشتر آنها فراگیر و همیشه در مورد اقدامات خود تأمل می کنند ، اما می توانم بگویم که من در نوعی حباب زندگی می کنم.
افرادی که به پادکست ما گوش می دهند و جامعه ای را در اطراف آن تشکیل می دهند بسیار فراگیر و با ذهنیت آزاد هستند ، اما مسئله این است که من واقعاً آن دایره را اغلب ترک نمی کنم. نزدیکترین محیط من بسیار دوستانه و فراگیر است. اما از طرف دیگر ، من فکر می کنم ما باید از جایی شروع کنیم. ما می توانیم با گروه خاصی از افراد ، برخی از موارد را بهبود بخشیم و آنها بعداً این کلمه را گسترش می دهند.
مونیکا: هنگام ایجاد جامعه چه مهم است؟
آلبا: من معتقدم که داشتن افراد مناسب سازماندهی وقایع بسیار مهم است. هر زمان که در یک ملاقات در اینجا در آمستردام شرکت می کنم ، می توانم احساس کنم که برگزارکنندگان قابل اعتماد و انسانی هستند - از طریق مشکلات ، بهینه سازی نحوه کار آنها و صحبت کردن در مورد آن آشکارا. آنها اعتراف می کنند که قبل از سخنرانی احساس عصبی می کنند و این باعث می شود مخاطب در اطراف آنها احساس بهتری داشته باشد.
به عنوان مثال ، تماشای آموزش های آماده شده در YouTube همان احساس را به شما نمی دهد. سازندگان این افراد اشتباه نمی کنند ، مگر اینکه این یک جریان زنده باشد ، شما واکنش های واقعی آنها را نمی بینید ، آنها اسکریپت هایی را برای آن آماده کرده اند.
جوامع - به عنوان مثال ، گروه های توسعه دهنده Google - عالی هستند ، زیرا احساس می کنید می توانید به صورت زنده شکست بخورید ، و آنها هنوز هم شما را دوست دارند. این شگفت آور است که احساس کنیم افراد اطراف دقیقاً مانند من هستند و ما می توانیم با هم رشد کنیم.

مونیکا: داستان شما به عنوان یک متخصص توسعه دهنده Google در فن آوری های وب چیست؟ آیا برنامه را به یک دوست توصیه می کنید؟
آلبا: داستان من به عنوان یک GDE به ابتدای همه گیر برمی گردد ، وقتی من مطالب زیادی را ایجاد می کردم. من با چند عضو جامعه آشنا شدم ، یکی از آنها دبی اوبراین بود که او همچنین یک GDE و حامی شگفت انگیز زنان در فناوری است. او از کار من قدردانی کرد و مرا تشویق کرد که به برنامه GDE مراجعه کنم. فقط مشکل - پس از آن من نمی دانستم که چیست! من تازه ماجراجویی خود را با جامعه Dev شروع کردم. هرگز برای من اتفاق نیفتاد که می توانم به عنوان یک متخصص خوانده شوم.
من توصیه های دبی را دنبال کردم و یک نمونه کار از همه کمک های خود را ایجاد کردم. روند درخواست واقعاً خوب پیش رفت و من معتقدم دانش و تجربه من برای جامعه واقعاً ارزشمند است.
GDE بودن بسیار جالب است. من خیلی از جامعه یاد می گیرم! اکنون این کلمه را در مورد برنامه پخش کردم و امیدوارم که برخی از دوستان و همکارانم به زودی این کار را انجام دهند.
مونیکا: علاوه بر وبلاگ نویسی و پادکست ، فعالیت های شما در جامعه چیست؟ آیا منبع باز می کنید؟
آلبا: وقتی برای اولین بار در پروژه های منبع باز شرکت کردم ، مستندات بیشتری را نسبت به کد واقعی ایجاد کردم. اکنون من در حال کار بر روی برخی از دیگهای بخار و پروژه های نمایشی برای فن آوری های جدید و آینده ، به عنوان مثال ، Nuxt 3 هستم. هدف من کمک به افرادی است که می خواهند سریع ساخت یک برنامه را شروع کنند - آنها فقط می توانند از آن قطعات کد استفاده کنند. من هرگز کتابخانه ای از خودم ایجاد نکرده ام ، فقط به آن کمک می کنم و سعی می کنم موارد موجود را بهبود بخشم.
من همچنین کاملاً درگیر هکاتون ها بودم - آزمون هایی که برگزارکنندگان از شما می خواهند یک برنامه بسازید ، آن را منبع باز کنید و اسناد را برای آن تهیه کنید. اگر هر یک از این موارد گم شده بود ، جایزه نمی گیرید. و من یکی از آن ها را برنده شدم! من یک ژنراتور خلق و خوی سیب زمینی ایجاد کردم. می توانید همه چیز را در اینجا بخوانید .
من همچنین میزبان کارگاه های آموزشی هستم که به مردم می آموزم که چگونه یک وب سایت را از ابتدا با استفاده از Technologies Jamstack ، CMS بدون سر و یک مولد سایت استاتیک کدگذاری کنند. من واقعاً ترجیح می دهم میزبان آن کارگاه ها در ارائه سخنرانی باشم. من عاشق این هستم که مردم همانطور که می روند یاد می گیرند - شما در حین صحبت این کار را ندارید. پس از سخنرانی ، ممکن است بازخورد دریافت کنید ، اما پروژه نهایی شده کسی را نمی بینید. من عاشق این هستم که چگونه همه در طول یک کارگاه با هم تایپ می کنند.
مونیکا: و چه چیزی کارگاه خوبی را ایجاد می کند؟
آلبا: شما باید همیشه اصول اولیه را توضیح دهید تا اطمینان حاصل کنید که همه درک می کنند. من سعی می کنم هر مرحله را با جزئیات توضیح دهم - شرکت کنندگان باید روند کار را بدانند. من همچنین همیشه یک واژه نامه کمی از اصطلاحات جدید ایجاد می کنم که در طول کلاس مورد بررسی قرار می گیرم.
در طول کارگاه ، تعیین وقت برای دبریش و بررسی وضعیت پروژه های مختلف پس از اتمام هر مرحله بسیار مهم است. من حاضران را تشویق می کنم هر چند وقت یکبار سؤال کنند.
بنابراین به طور خلاصه - همه چیز در مورد ارتباطات است. سؤالات درست را بپرسید ، سعی کنید توجه مردم را از دست ندهید ، فقط برای آنها در آنجا باشید. این بهترین راه برای آموزش چیز جدیدی است.