برجسته جامعه: اولوتیمیلهین اولوشویی

اولوتیمیلهین اولوشوی وکیلی است که در حوزه دسترس‌پذیری تازه‌کار است. ما درباره مبارزه او با جاوا اسکریپت، استانداردهای بین‌المللی و اهمیت خواندن محتوای یک وب‌سایت صحبت کردیم.

الکساندرا کلپر
Alexandra Klepper

این پست به عنوان بخشی از برنامه «یادگیری دسترسی‌پذیری!» به معرفی یک متخصص جامعه می‌پردازد.

الکساندرا کلپر : چطور با دسترسی‌پذیری وب شروع کردید؟

ضربه سر اولوتیمیلهین اولوشویی.

اولوتیمیلهین اولوشوی (شوی) : خب، داستان خنده‌داری است. من یک وکیل هستم. در سال آخر دانشگاه متوجه شدم که نمی‌خواهم تا آخر عمر وکالت کنم. بنابراین، سعی کردم ترک تحصیل کنم، اما رئیس دانشکده و "مادر مدرسه"، پروفسور آیودله اتسنوا ، گفت: "بیا در مورد این صحبت کنیم. تو سال آخر هستی - فقط تمامش کن."

در نهایت، خوشحالم که او این را گفت، و خوشحالم که حرفش را تمام کردم، چون این به من در کار دسترسی‌پذیری‌ام کمک کرده است. پروفسور اتسنوا از من پرسید که به جای آن می‌خواهم چه کار کنم، و من هیچ ایده‌ای نداشتم.

شروع به جستجوی فرصت‌های شغلی جدید کردم و با افرادی که می‌خواستند یک استارتاپ راه‌اندازی کنند و به یک وکیل نیاز داشتند، تماس گرفتم. آن فرصت مناسب نبود، اما این اولین باری بود که فهمیدم افرادی برای تمام محصولاتی که ما استفاده می‌کنیم، کدنویسی می‌کنند. با خودم فکر کردم: «من می‌توانم این را یاد بگیرم.» شروع به یادگیری HTML و CSS کردم. سپس، به جاوا اسکریپت رسیدم و... [می‌خندد] جاوا اسکریپت کارهای جاوا اسکریپت را انجام می‌داد، بنابراین دوباره به تمرکز روی زبان‌های معنایی frontend خود برگشتم.

من به طور اتفاقی با کارهای اندی بل و هیدون پیکرینگ آشنا شدم. من Every Layout را خریداری کردم و زندگی من را تغییر داد. اندی مدام از دسترسی‌پذیری صحبت می‌کرد، اما من نمی‌دانستم منظور از آن در این زمینه چیست. متوجه شدم که ممکن است بتوانم بدون نیاز به دانستن نحوه نوشتن جاوا اسکریپت، در توسعه وب کار کنم!

من با هایدون تماس گرفتم و او بسیار پذیرا و پاسخگو بود. به نظر می‌رسد همه در حوزه دسترسی اینگونه هستند و من از این بابت سپاسگزارم.

الکساندرا : من قطعاً موافقم، هر کسی که با او صحبت کرده‌ام بسیار مهربان و یاری‌رسان بوده است.

شوی : کاملاً. در حال حاضر، من کارهای بیشتری در زمینه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت انجام می‌دهم. من در نیجریه مستقر هستم، کشوری که دسترسی به وب در آن طبق قانون الزامی نیست. قانون تبعیض علیه افراد دارای معلولیت در سال ۲۰۱۸ تصویب شد. اما هیچ قانون دسترسی به وب وجود ندارد، فقط قانونی در مورد دسترسی فیزیکی وجود دارد. مانند قانون آمریکایی‌های دارای معلولیت (ADA) در ایالات متحده است. قانون ما ساختار ضعیفی دارد، اما از هیچ چیز بهتر است.

متوجه شدم که اگر قرار است فرصتی برای ایجاد تغییر و تبدیل شدن به یک توسعه‌دهنده متمرکز بر دسترسی‌پذیری داشته باشم، ابتدا باید اکوسیستم را از نیازهای دسترسی‌پذیری آگاه کنم. شروع به توییت کردن در مورد حمایت از دسترسی‌پذیری کردم. با شرکت‌ها و برندهایی صحبت کردم که برای عملی کردن دسترسی‌پذیری، به حمایت آنها نیاز است.

الکساندرا : شرط می‌بندم پیشینه حقوقی شما در کار با دسترسی‌پذیری فوق‌العاده مفید است. شما در واقع می‌توانید قانون جدید را بخوانید و آن را به گونه‌ای درک کنید که یک فرد عادی نمی‌تواند. این شامل یک توسعه‌دهنده معمولی هم می‌شود.

شوی : فکر می‌کنم یکی از بزرگترین موهبت‌های پیشینه حقوقی‌ام این است که می‌توانم بدون خستگی، صفحات بی‌پایان مطالب پس‌زمینه، اسناد واقعاً طولانی را مطالعه کنم. فقط پاهایم را جمع می‌کنم، لپ‌تاپم را بالا می‌آورم و شروع به خواندن می‌کنم. و می‌خوانم. و می‌خوانم. این کار مزایایی دارد،

الکساندرا : منظورم اینه که... حسودیم میشه، این یه مهارت عالیه. فکر می‌کنی تا حالا با دولت همکاری می‌کردی تا قانون دسترسی دیجیتال تصویب بشه؟

شوی : راستش را بخواهید، فکر نمی‌کنم. تعامل با دولت بحث دیگری است. خیلی طول می‌کشد تا دولت ما کاری انجام دهد، مخصوصاً به عنوان یک فرد. این نوع کار برای سازمان‌های مردم‌نهاد و سایر سازمان‌هایی که نیرو و منابع کافی دارند، برای ایجاد تغییر بهتر است.

تصویب قانون فیزیکی زمان زیادی برد و نیازهای دسترسی‌پذیری بسیار فراتر از آنچه سال‌ها پیش در قانون آمده بود، تغییر کرد. انگار اولین پیش‌نویس تصویب شد، با اینکه دنیا تغییر کرده است.

در نهایت، خوشحالیم که چیزی برای تکیه کردن وجود دارد، فارغ از اینکه چقدر قدیمی شده باشد. قانونی برای اجرا وجود دارد.

ایجاد طرح‌بندی‌های قابل دسترس

الکساندرا : من مقاله شما، <article> در مقابل <section> : چگونه مورد مناسب را در مجله اسمشینگ انتخاب کنیم و تاپیک توییتری که الهام‌بخش آن بود را خواندم. به نظر شما یک نکته مهم چیست، تنها چیزی که از توسعه‌دهندگان وب می‌خواهید چیست؟

شوئی : توسعه‌دهندگان باید قبل از شروع ساخت طرح‌بندی، محتوا را بخوانند.

در ابتدا، برای طراحی سایتم، فقط تعداد پاراگراف‌ها را شمرده بودم و بدون فکر زیاد، آنها را در بخش‌ها و مقالات قرار داده بودم. اما، کسی توجه من را به سوءاستفاده از بخش‌ها جلب کرد - این اولین باری بود که به آن فکر کردم. خواندن محتوا یکی از کارهایی است که می‌توانید برای بهبود محصول انجام دهید.

الکساندرا : وقتی من یک توسعه‌دهنده بودم، اغلب مشتریان آزاد می‌گفتند: «اوه، فقط چیزی برای ما بسازید و ما بعداً محتوا را پر می‌کنیم.» و مطمئناً، برخی صفحات وجود دارند که زمینه خودکار دارند، مانند صفحه تماس. اما دانستن اینکه چند صفحه باید ساخته شود و چه نوع پشتیبانی سفارشی مورد نیاز است، فقط زمانی می‌توانستم به آن پاسخ دهم که محتوا را دریافت کنم.

شوی : قبل از اینکه بفهمم چه می‌دانم، بهترین مشتری‌ام ایده‌های کلی طراحی به من می‌داد و من یک سایت با کلی متن لورم ایپسوم می‌ساختم. همه این چیزها را خودم حل می‌کنم. اما وقتی متوجه می‌شوید که زیرساخت محتوا چقدر بر کاربران وب تأثیر می‌گذارد، متوجه می‌شوید که چقدر از فرآیند استاندارد برای ساختن چیزها در وب ناقص است. شما باید هنگام ساختن چیزها هدفمند باشید.

خیلی از کارهای مربوط به زیرساخت‌های دسترسی اصلاً مورد توجه قرار نمی‌گیرد، و این دلم را می‌شکند.

الکساندرا : چطور تحقیق کردی تا مطمئن بشی توصیه‌ای که در مقاله ارائه دادی درست بوده؟

شوی : اول، من منابع اطلاعات را از هم جدا کردم - این کاری است که شما در قانون انجام می‌دهید، یعنی جدا کردن منابع اولیه و ثانویه. منابع اولیه، قانون واقعی هستند (مانند قوانین ADA و نیجریه) و منابع ثانویه، تفسیر کارشناسان از قانون هستند.

تصمیم گرفتم فقط به منابع اصلی مراجعه کنم: مشخصات HTML، WCAG و WAI-ARIA. آثار دیگران را خواندم، کارهای خوب زیادی هم بود. اما در نهایت، نظرات آنقدر متفاوت بود که تصمیم گرفتم فقط آنها را به عنوان اطلاعات مفید در نظر بگیرم، اما به عنوان پاسخ‌های درست به آنها تکیه نکنم.

یک جامعه قابل دسترس بسازید

الکساندرا : شما اشاره کردید که سعی دارید فید توییتر خود را به مکانی برای دسترسی‌پذیری تبدیل کنید. آیا از زمان انتشار مقاله مجله اسمشینگ در مورد آموخته‌هایتان، مکالمات دیگری در توییتر داشته‌اید؟

شوی : برای چند روز اول، نمی‌توانستم توییتر را خوب درک کنم. افراد زیادی من را دنبال می‌کردند، حدود ۲۰۰ نفر یا بیشتر. اولش هیجان‌زده بودم، اما بعد ترسیدم. مثلاً، من تازه شروع کرده‌ام، برای یک مشت حکمت حکیمانه من را دنبال نکنید. من به لیست‌های زیادی از توییتر اضافه شدم.

اما خب، من هم یک آدم هستم. من در مورد کلی چیزهای مبهم، غیر قابل دسترس و غیر مرتبط با توسعه‌دهندگان وب توییت می‌کنم. نمی‌خواهم مردم را ناامید کنم. فقط به خاطر دسترسی‌پذیری من را دنبال نکنید! احساس می‌کنم که شما را ناامید خواهم کرد.

الکساندرا : [ می‌خندد ]، منظورم این است که فکر می‌کنم خیلی‌ها این فکر را می‌کنند. من قطعاً در مورد شخصیت توییتری‌ام همینطور فکر می‌کنم.

شوی : بیشتر واکنش‌ها به خود مقاله مثبت بود. من یک واکنش به مقاله دریافت کردم که کمی بحث‌برانگیز بود. ویتالی ویراستار من بود و مستقیماً با من تماس گرفت تا نظر را به اشتراک بگذارد و از من خواست که بررسی کنم. معلوم شد که آن شخص به اسناد MDN اشاره می‌کرد که می‌گفت همه مقالات باید یک عنصر عنوان داشته باشند . من توصیه کردم که این بخش بر اساس مشخصات، یک عنصر عنوان داشته باشد.

مستندات MDN توصیه می‌کنند که هدر را اضافه کنید، اما واقعاً توضیح نمی‌دهند که فایده‌ی آن چیست.

البته مشخصات فنی کمتر از نیازهای کاربر تغییر می‌کند، بنابراین تا زمانی که بتوانید از تصمیم خود برای تغییر نحوه ساخت چیزی پشتیبانی کنید، احتمالاً اشکالی ندارد.

خب، بگذارید یک مثال بزنم. فرض کنید شما در حال ساخت یک کامپوننت کارت به نام "قیمت‌ها" هستید که سه عنصر در آن وجود دارد. هایدن پیکرینگ پیشنهاد می‌کند هر کارت را در یک عنصر لیست قرار دهید. به این ترتیب، وقتی کسی که از فناوری کمکی (AT) استفاده می‌کند به آن بخش می‌رسد، به او اعلام می‌شود که سه مورد در لیست قیمت وجود دارد. می‌توانید لیست را طوری استایل‌بندی کنید که هیچ نقطه‌ی برجسته‌ای وجود نداشته باشد، آن را به هر شکلی که می‌خواهید درآورید، اما این به کاربران AT کمک می‌کند تا ابتدا اطلاعات مفید را دریافت کنند. اگر هر مورد را در یک div قرار دهید، فقط روی جنبه‌های بصری متمرکز خواهید شد که به کاربران کم‌بینا کمکی نمی‌کند. قبل از طراحی به افراد فکر کنید.

من این ایده را گرفتم و آن را به یک صفحه وبلاگ منتقل کردم. پست‌های وبلاگ در واقع درون یک عنصر لیست قرار دارند. به این ترتیب، با ورود به صفحه، به کاربر هشدار داده می‌شود که در یکی از تعداد مشخصی از پست‌های صفحه قرار دارد.

بنابراین، من به توصیه‌هایم در مقاله پایبند بودم و تا زمانی که دلیل این توصیه را نفهمم، به آن پایبند خواهم ماند.

الکساندرا : از آنجایی که اسناد MDN متن‌باز هستند، آیا تغییراتی را پیشنهاد می‌دهید و به‌روزرسانی‌هایی را در آنجا انجام می‌دهید؟

شوی : راستش را بخواهید، هنوز هیچ مشارکت متن‌بازی نداشته‌ام. اما این نوع کاری است که دوست دارم انجام دهم، مطمئناً بیشتر از کار با دولت.

مشخصات در مقابل پیاده‌سازی

الکساندرا : به نظر می‌رسد یک نکته‌ی مهم این است که گاهی اوقات مشخصات یک چیز را می‌گوید، اما پیاده‌سازی و سایر اسناد خارجی ممکن است انجام کار متفاوتی را پیشنهاد کنند. چگونه کسی تصمیم می‌گیرد که توصیه‌ی چه کسی را دنبال کند؟

شوی : من زیاد در مورد این موضوع فکر می‌کنم. مطمئن نیستم که تجربه لازم برای پاسخ به این سوال را داشته باشم. ما همیشه سعی می‌کنیم آینده‌نگر باشیم. خوب است که با تغییر وب، پیشرفت‌های مداومی داشته باشیم. به این ترتیب، وقتی مشخصات به‌روز می‌شود، نیازی به مقاوم‌سازی سایت خود ندارید. چقدر احتمال دارد که شما انتخابی انجام دهید و سه سال بعد، مشخصات تغییر کند؟

هر انتخابی که اکنون می‌کنیم، بهترین حدس ما از آینده وب و مسیری است که نویسندگان محتوا به آن خواهند رفت.

الکساندرا : وب دائماً در حال تغییر است، یک نفر نمی‌تواند همه پاسخ‌ها را داشته باشد! آیا مشخصات فنی در حین نوشتن شما تغییر کردند؟

شوی : من نوشتن مقاله‌ام را قبل از حذف مدل طرح کلی سند از مشخصات شروع کردم. این مدل پیشنهاد می‌کرد که سطوح عنوان باید به طور خودکار بر اساس عمق تودرتو بودن محاسبه شوند. اما هرگز واقعاً اجرا نشد و این مشکلات زیادی را برای توسعه‌دهندگان ایجاد کرد. توصیه به توسعه‌دهندگان این بود که عنوان‌های خود را به صورت دستی اصلاح کنند.

اگر مقاله قبل از تغییر مشخصات منتشر شده بود، احتمالاً برمی‌گشتم و آن ویرایش را انجام می‌دادم - بالاخره در مجله اسمشینگ هست. اما اگر در وبلاگ شخصی من بود، آیا این کار را می‌کردم؟ احتمالاً نه. و این فقط در مورد به‌روزرسانی یک مقاله است، نه به‌روزرسانی کل یک وب‌سایت که بر اساس یک مشخصات در حال تغییر ساخته شده است.

آیا انتظار داریم توسعه‌دهندگان بلافاصله پس از تغییر مشخصات، وب‌سایت‌های خود را تغییر دهند؟ البته که نه. آن‌ها هنگام ساخت سایت‌های خود، محاسباتی در مورد بهترین گزینه انجام می‌دهند و با آن انتخاب‌ها زندگی می‌کنند. مشخصات تغییر خواهند کرد، و ممکن است این مشخصات پاسخ مناسبی نداشته باشند.

دسترسی‌پذیری به عنوان یک شغل

الکساندرا : چقدر از وقت خود را صرف فکر کردن به استانداردهای جهانی دسترسی‌پذیری می‌کنید؟ استانداردها و قوانین در سراسر جهان متفاوت هستند. مطمئنم که بسیاری از آنها را خوانده‌اید و مطمئنم که برخی از قوانین به شما می‌گویند که کارهای متضادی انجام دهید. در این موارد چه می‌کنید؟

شوی : به فکر راه‌اندازی یک کسب و کار برای کار آزاد در زمینه دسترسی‌پذیری افتادم. وارد یک کانال گفتگوی جهانی در مورد دسترسی‌پذیری وب شدم و از او در مورد نحوه شروع کار راهنمایی خواستم. آدریان روزلی با من تماس گرفت و گفت: «مشتریان شما برای رعایت قوانینی که می‌توانند عواقب بزرگی داشته باشند، به شما متکی خواهند بود. قبل از اینکه خدمات خود را ارائه دهید، بدانید که در کدام منطقه تخصص دارید. بدانید با چه قوانینی آشنا هستید تا در حالی که خودتان امرار معاش می‌کنید، مشتریان را با بدهی‌های سنگین رها نکنید. آنها به شما اعتماد دارند که قانون را می‌دانید.»

البته، بسیاری از کسب‌وکارها به دنبال کمک در زمینه دسترسی‌پذیری هستند، زیرا از نظر قانونی ملزم به این کار هستند، و نه فقط به این دلیل که این کار درست است. سرمایه‌داری دلیل اجرای دسترسی‌پذیری است. در نهایت، مهم نیست که چرا این اتفاق افتاده است، مهم این است که محصول قابل دسترس باشد.

من تا زمانی که اطمینان کامل پیدا نکنم که می‌توانم به مشتریان در مورد قوانین منطقه‌شان کمک کنم، کار فریلنسری را متوقف می‌کنم. استانداردسازی بسیار مهم است، تلاش‌ها و تأثیر WCAG را نمی‌توان نادیده گرفت. داشتن یک چارچوب مرکزی از نحوه عملکرد وب، تکیه بر همان استاندارد را برای دولت‌ها آسان‌تر می‌کند. اما مطمئناً، هر دولتی این استانداردها را نمی‌پذیرد.

الکساندرا : شما در مسیرتان به سمت دسترسی‌پذیری، توصیه‌های بسیار خوبی از افراد بزرگ دریافت کرده‌اید. آیا توصیه دیگری هست که آرزو کنید قبل از اینکه تصمیم بگیرید این حرفه را دنبال کنید، دریافت می‌کردید؟

شوی : اگرچه مسیر شغلی من را تغییر نمی‌داد، اما خوب می‌شد اگر می‌دانستم که هر چقدر هم که کار دسترسی‌پذیری شریف باشد، به شدت تحت تأثیر سرمایه‌داری قرار گرفته است.

الکساندرا : [ می‌خندد ] اوه، بله.

شوی : و من دانشجوی سال سوم هستم. یک سال سابقه کار در زمینه دسترسی‌پذیری دارم. مخصوصاً اگر مثل من در آفریقا مستقر باشید، موقعیت‌های شغلی محدودی در زمینه دسترسی‌پذیری وجود دارد. شرکت‌ها در حال استخدام مدیران هستند، یک نفر برای برآورده کردن هر گونه الزامات قانونی مورد نیاز. اما من می‌خواهم در یک تیم کار کنم، جایی که بتوانم یاد بگیرم و مهارت‌ها را تقویت کنم.

من آنقدر هیجان‌زده بودم که بدون یادگیری جاوا اسکریپت شروع به کار کنم - که می‌توانستم فقط قوانین را یاد بگیرم و به تیمم در اجرای آنها کمک کنم. اما موقعیت‌های توسعه‌دهنده در آژانس‌ها مستلزم این است که من تجربه جاوا اسکریپت داشته باشم. من به یک شهر جدید نقل مکان کردم و به یک بوت کمپ جاوا اسکریپت پیوستم تا بتوانم آن الزامات را برآورده کنم. برای هر کس دیگری که در مسیر دسترسی‌پذیری خود است، بدانید که ابتدا باید روی ایجاد مهارت‌های توسعه خود تمرکز کنید.

دروغ نمی‌گویم، هنوز هم از جاوااسکریپت خوشم نمی‌آید.

یک کار انجام دهید: فوکوس صفحه کلید را اضافه کنید

الکساندرا : آیا جاوا اسکریپت دلیل این است که من الان به جای توسعه‌دهنده، نویسنده‌ی فناوری هستم؟ بله، همینطور است. من از آن خیلی متنفرم. برای شما در اردوی آموزشی‌تان آرزوی موفقیت می‌کنم.

چه کاری از توسعه‌دهندگان می‌خواهید تا سایتشان را در دسترس قرار دهند؟

شوی : تمرکز روی کیبورد. از صمیم قلب التماس می‌کنم. ترک‌پد من کار نمی‌کند، بنابراین وقتی در حال حرکت هستم، برای گشت و گذار در وب به کیبوردم تکیه می‌کنم و تقریباً همه وب‌سایت‌ها افتضاح هستند. تمرکز روی کیبورد فقط به نفع افراد معلول نیست.

ساختن پلتفرم‌های قابل دسترس برای همه مفید است.


کارهای شوئی را در توییتر @shuyiolutimi دنبال کنید.